از مردم شوشتر، لهجۀ مردم شوشتر، تهیه شده در شوشتر، نوعی پارچه یا فرش که در شوشتر بافته می شد، برای مثال نگر ز سنگ چه مایه به است گوهر سرخ / ز خستوانه چه مایه به است شوشتری (معروفی - شاعران بی دیوان - ۱۴۴)، در موسیقی گوشه ای در دستگاه همایون
از مردم شوشتر، لهجۀ مردم شوشتر، تهیه شده در شوشتر، نوعی پارچه یا فرش که در شوشتر بافته می شد، برای مِثال نگر ز سنگ چه مایه بِه است گوهر سرخ / ز خستوانه چه مایه بِه است شوشتری (معروفی - شاعران بی دیوان - ۱۴۴)، در موسیقی گوشه ای در دستگاه همایون
منسوب به شوشتر، از مردم شوشتر، لهجۀ مردم شوشتر، آنچه در شوشتر بعمل آید: دیبای شوشتری. (فرهنگ فارسی معین) ، ششتری. قسمی جامه. قسمی فرش. ثوب تستری. ثیاب تستریه. (یادداشت مؤلف) : نگر ز سنگ چه مایه به است گوهر سرخ ز خستوانه چه مایه به است شوشتری. معروفی. تاکه گردد که و کهسار چو تختی ز گهر دشت و هامون چو بساطی شود از شوشتری. فرخی. بربسته گل از شوشتری سبز نقابی و آلوده به کافور و به شنگرف بناگوش. ناصرخسرو. - شوشتری باف، بافندۀ پارچۀ شوشتری. که پارچۀ شوشتری بافد: در مدحت صدر تو منم شوشتری باف دیگر شعرا آستری باف چو نساج. سوزنی. ، نام گوشه ای از دستگاه همایون. (ردیف موسیقی ایران ص 6 و 47). رجوع به دستگاه همایون شود
منسوب به شوشتر، از مردم شوشتر، لهجۀ مردم شوشتر، آنچه در شوشتر بعمل آید: دیبای شوشتری. (فرهنگ فارسی معین) ، شُشْتَری. قسمی جامه. قسمی فرش. ثوب تستری. ثیاب تستریه. (یادداشت مؤلف) : نگر ز سنگ چه مایه به است گوهر سرخ ز خستوانه چه مایه به است شوشتری. معروفی. تاکه گردد که و کهسار چو تختی ز گهر دشت و هامون چو بساطی شود از شوشتری. فرخی. بربسته گل از شوشتری سبز نقابی و آلوده به کافور و به شنگرف بناگوش. ناصرخسرو. - شوشتری باف، بافندۀ پارچۀ شوشتری. که پارچۀ شوشتری بافد: در مدحت صدر تو منم شوشتری باف دیگر شعرا آستری باف چو نساج. سوزنی. ، نام گوشه ای از دستگاه همایون. (ردیف موسیقی ایران ص 6 و 47). رجوع به دستگاه همایون شود
جعفر بن حسین بن علی شوشتری نجفی. عالم و فقیه و در موعظه و ارشاد مردم یدی طولی ̍ داشت. از شاگردان صاحب فصول و صاحب ضوابط و صاحب جواهر و شیخ انصاری و شریف العلماء بود. در پایان عمر برای زیارت مشهد رضا (ع) به ایران آمد و در تهران ناصرالدین شاه او را مورد احترام و تکریم قرار داد. وی در مسجد ناصری (مسجد عالی سپهسالار) امامت کرد. در هنگام بازگشت به عتبات در سال 1303 هجری قمری در کرند کرمانشاه درگذشت و جنازه او را به نجف بردند. او راست: اصول الدین یا الحدائق فی الاصول. خصائص الحسنیه. مجالس البکاء. منهج الرشاد. (از فرهنگ فارسی معین)
جعفر بن حسین بن علی شوشتری نجفی. عالم و فقیه و در موعظه و ارشاد مردم یدی طولی ̍ داشت. از شاگردان صاحب فصول و صاحب ضوابط و صاحب جواهر و شیخ انصاری و شریف العلماء بود. در پایان عمر برای زیارت مشهد رضا (ع) به ایران آمد و در تهران ناصرالدین شاه او را مورد احترام و تکریم قرار داد. وی در مسجد ناصری (مسجد عالی سپهسالار) امامت کرد. در هنگام بازگشت به عتبات در سال 1303 هجری قمری در کرند کرمانشاه درگذشت و جنازه او را به نجف بردند. او راست: اصول الدین یا الحدائق فی الاصول. خصائص الحسنیه. مجالس البکاء. منهج الرشاد. (از فرهنگ فارسی معین)
قریه ای است در ولایت آیدین، در قضای چشمه از سنجاق ازمیر در میان خلیج ((قلازومن)) مقابل جزیره ساقز. این قریه در ازمنۀ سالفه بنام ((اریتره)) از طرف اقریطشیان تأسیس شده و قصبۀ بزرگی بوده ((روفیله)) کاهنۀ معروفه از اینجا ظهور کرده است. (قاموس الاعلام ترکی)
قریه ای است در ولایت آیدین، در قضای چشمه از سنجاق ازمیر در میان خلیج ((قلازومن)) مقابل جزیره ساقز. این قریه در ازمنۀ سالفه بنام ((اریتره)) از طرف اقریطشیان تأسیس شده و قصبۀ بزرگی بوده ((روفیله)) کاهنۀ معروفه از اینجا ظهور کرده است. (قاموس الاعلام ترکی)